کاراته کنترلی

وبلاگ رسمی باشگاه کاراته آسیا شهرستان ایوان غرب

کاراته کنترلی

وبلاگ رسمی باشگاه کاراته آسیا شهرستان ایوان غرب

بصیرت ایرانی

بصیرت ایرانی

نصیحت ارسطو به اسکندر: اگر میخواهی بر ایرانیان حکومت کنی، کشتن بزرگان آنها فایده ندارد چون ایرانیان باز جمع میشوند و تو را سرنگون میکنند، میان ایرانیان تفرقه بیفکن و در هر استان طایفه ای را فرمانروا کن تا دائم با هم در جدال باشند و تو آسوده بر آنان حکومت کنی. اسکندر چنین کرد و ملوک الطوایفی پدید آمد و فرهنگ و تمدن ایرانیان آشفته شد و هر گوشه به جدال با گوشه دیگر برخاست تا پس از 450 سال که اردشیر بابکان، ملوک الطوایفی را برانداخت و با اتحاد استانها، ایران و ایرانیان را باز زنده کرد


انتقال وبلاگ

با سلام به خدمت تمامی خوانندگان محترم وبلاگ به اطلاع می رساند که این وبلاگ به آدرس زیر انتقال یافت.

eyvankarate.rzb.ir

منشور مدیران موفق !

منشور مدیران موفق !

منشور مدیران موفق !
با بررسی رفتار مدیریتی بسیاری از مدیران موفق، نکاتی ارزشمند از نوع مدیریت آنان استخراج می‌شود که می‌توان به‌عنوان «منشور مدیران موفق» از آن یاد کرد

 

 

مدیریت، اساسی‌ترین و مهم‌ترین رکن موفقیت یک سازمان و مجموعه می‌باشد. تفاوت مدیران موفق و ناموفق در طرز تفکر و نوع اقداماتی‌ست که انجام می‌دهند اما همه‌ی افرادی که دارای دانش مدیریت هستند، با قراردادن یک مدل مدیریتی متناسب با مجموعه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند، می‌توانند یک مدیریت موفق داشته باشند و منشأ تحولات و تغییرهای مثبت باشند. با بررسی رفتار مدیریتی بسیاری از مدیران موفق، نکاتی ارزشمند از نوع مدیریت آنان استخراج می‌شود که می‌توان به‌عنوان «منشور مدیران موفق» از آن یاد کرد و افرادی‌که تمایل دارند در محیط کار و یا حتی خانواده‌ی خود، مدیریت مؤثر و موفقی داشته باشند می‌توانند این منشور مدیریتی را با سرفصل‌های زیر، الگوی خود قراردهند و طعم شیرین مدیریت موفق را حس کنند‌. مدیران موفق:

‌- چگونگیِ برنامه‌ریزی برای وقت و مدیریت زمان را می‌دانند:

مطالعه‌ها نشان‌می‌دهد که مدیران اجرایی، هر 8دقیقه یک‌بار کارشان دچار وقفه می‌شود مگر این‌که برای حمایت از خود، تدبیری اندیشیده باشند. این وقفه گاهی یک تلفن است، گاهی منشی یا مسؤول دفتر آنان ا‌ست بنابراین، پدید آمدن وقفه‌ها، غیرقابل اجتناب می‌باشد و هرچه یک مدیر اجرایی، پرمشغله‌تر و کارش سنگین‌تر باشد، احتمال تکرار این وقفه‌ها بیش‌تر خواهد بود.

مدیران موفق، زمان را مدیریت می‌کنند و براساس یک انضباط شخصی، تمام برنامه‌های خود را مکتوب و با زمان‌بندی مشخص پی‌گیری می‌نمایند. آنان قدرِ زمان را می‌دانند و به‌عنوان ارزشمندترین سرمایه به آن نگاه می‌کنند و خود را با موضوع‌های جزئی و بی‌ارزش سرگرم نمی‌کنند. تکنیک‌های مدیریت زمان، بسیار ساده است، فقط باید آن‌ها را به‌کار بست تا از لحظه‌ها و ثانیه‌هایی که می‌گذرد، به شکل مطلوبی استفاده کرد. این نکته را یادمان باشد که زمان برای کسی که می‌ترسد، بسیار کند است و برای کسی که وقتش را به بطالت می‌گذراند، بسیار طولانی و برای کسی که مشغول کار است، بسیار کوتاه می‌باشد و برای آن‌هایی که برنامه‌ریزی می‌کنند، ازلی و ابدی است.

 

- تصویر شفاف و روشنی از رسیدن به هدف در ذهن دارند:

مدیران موفق، این مهارت‌ها را به کارمندان خود نیز منتقل کرده‌اند. آنان گاهی در اوج فعالیت‌ها و شاید تنش‌های کاری، می‌ایستند و به تصویر زیبای رسیدن به هدف می‌نگرند. تصویرسازی، سرعت یک مدیر را برای تحقق هدف‌ها و برنامه‌هایش ‌زیاد می‌کند و باعث می‌شود شور و هیجان خوبی در محیط کار ایجاد شود. دانشمندان علم روان‌شناسی، امروزه تصویرسازی را از رموز انسان‌های موفق می‌دانند. متأسفانه بعضی از مدیران گاهی به‌قدری مشغول کار و فعالیت‌های روزانه می‌شوند که یادشان می‌رود ‌قراراست به چه اهدافی برسند و همین سردرگمی، باعث عدم موفقیت آنان می‌شود و یا ممکن است به‌جای تصویرهای شفاف و مثبت، تصویرهای کدر و منفی در ذهن خویش ترسیم کنند که این اقدام نیز ممکن است آنان را در رسیدن به هدف‌های‌شان ناکام بگذارد. یک مدیر موفق، با امید به آینده، تصویر زیبایی از موفقیت در ذهن خویش ترسیم می‌کند و با اقتدار در مسیر رسیدن به اهداف حرکت می‌کند.

 

‌- نقاط ضعف را می‌شناسند اما بر نقاط قوت تکیه می‌کنند:

شناسایی نقاط ضعف و قوت، مقدمه‌ی پیشرفت یک سازمان می‌باشد. مدیرانی که فقط بر نقاط ضعف تمرکز می‌کنند، ‌نمی‌توانند مدیران موفقی باشند و به‌طور دائم روحیه‌ی خود و دیگران را تخریب می‌کنند. دانستن نقاط ضعف، به یک مدیر کمک می‌کند تا مسیر اصلی پیشرفت را پیدا کند. داشتن نگاه مثبت به موضوعات، انرژی مضاعفی در مدیر و کارمندان ایجاد می‌نماید تا بتوانند اقدام‌های مؤثری را انجام دهند. بزرگی ‌می‌گوید: «تفاوت میان شما و من در شنیدن یک چیز است. وقتی که شما صدای بسته‌شدن دری را می‌شنوید، من صدای باز شدنش را می‌شنوم.»

فرصت‌هایی که برای یک مدیر پیش‌می‌آید، به‌سرعت می‌گذرد. مدیران هوشمند و موفق، از فرصت‌ها به بهترین شکل استفاده می‌کنند و همواره موجی از امید و روحیه در خود و اطرافیان ایجاد می‌نمایند و با اراده‌ای پولادین، نقاط ضعف خود را می‌پوشانند و نقاط قوت را تقویت می‌کنند.

 

- از کارهای کم‌اهمیت دوری می‌کنند:

یک مدیر اجرایی قوی و موفق، همیشه به کارهای پراهمیت می‌پردازد و از کارهای کم‌اهمیت و جزئی دوری می‌کند‌. او همیشه فکرهای بزرگی دارد و برای فکرهای بزرگ، اقدام‌های شایسته هم انجام می‌دهد. مدیر موفق با تقسیم و تفویض کار، موضوعات سازمان را پی‌گیری می‌نماید و با یک اولویت‌بندی منطقی، اقدام‌های لازم را انجام می‌دهد. مدیران ناموفق همیشه وارد جزئیات می‌شوند و در ریزترین موضوعات دخالت می‌کنند و درنتیجه، قدرت اعتمادبه‌نفس و ابتکار کارمندان را سلب می‌نمایند.

مدیران خوش‌‌فکر، با یک برنامه‌ی مدون، هدف‌های سازمانی خود را پی‌گیری می‌کنند و هر روز صبح، تمامی اقداماتی را که قرار است انجام دهند، بر روی کاغذ نوشته و بر مبنای اولویت‌بندی مشخص، فعالیت‌ها را مدیریت می‌نمایند. راز پیشرفت و تعالی یک مدیر، تمرکز بر انجام کارهای مهم و ارزشمند می‌باشد. قانون پارتو (قانون 20-80) از مهم‌ترین اصول موفقیت یک مدیر در اولویت‌بندی امور می‌باشد یعنی شناسایی 20درصد از فعالیت‌هایی که 80درصد اهمیت و راندمان دارند، باعث پیروزی یک مدیر می‌شود.

 

- با فکر و هوشمندانه تصمیم می‌گیرند:

قضاوت زودهنگام درباره‌ی فعالیت‌ها و یا کارمندان، از اشتباه‌های بزرگ یک مدیر ناموفق است و بدتر از قضاوت ناصحیح، تصمیم‌گیری و اقدام بعد از آن است. به‌طور معمول در یک سازمان و مجموعه‌، اطلاعات مختلفی شایع و پخش می‌شود ولی یک مدیر هوشمند و موفق، تحت تأثیر این موضوعات قرارنمی‌گیرد. البته تمامی موارد را با دقت و تأمل بررسی و ‌پس از مشورت، اقدام لازم را انجام می‌دهد. مدیران موفق، ساعت‌های زیادی را به فکر و مشورت می‌پردازند و وقتی‌که به نتیجه‌ی مشخصی رسیدند، تصمیمی قاطع می‌گیرند و با اقتدار در جهت بهبود و پیشرفت حرکت می‌کنند. مدیران موفق، بعد از تصمیم‌گیری دچار تردید و شک نمی‌شوند البته همیشه مواظب افراد تصمیم‌ساز هستند که این افراد، انسان‌هایی امین و صادق باشند و با نیت خیرخواهانه به مدیر مشورت دهند.

 

مهندس سیدحسین میرباقری
مدرس تکنیک‌های موفقیت در زندگی

مدیریت ذهن در فرآیند رسیدن به موفقیت

مدیریت ذهن در فرآیند رسیدن به موفقیت

مدیریت ذهن در فرآیند رسیدن به موفقیت
برای آنکه انسان موفقی باشید و در زندگی به اهداف خود برسید باید کنترل فکر و ذهن خود را در دست بگیرید.
 
 
برای آنکه انسان موفقی باشید و در زندگی به اهداف خود برسید باید کنترل فکر و ذهن خود را در دست بگیرید.
 
۱) من می‌توانم، پس انجام می‌دهم:
معمولاً تزریق عوامل محرک به فرد برای فرار از بحران و رسیدن به مرحله‌ای که آن را موفقیت می‌نامیم، مهم‌ترین قسمت کار هر فرد است. بیان جملاتی همچون «می‌توانم، پس حتماً می‌توانم انجام دهم» دارای اعجاز نهفته‌ای هستند که هر فرد را در هر مرحله از خود دگرگون کرده و بیش از پیش مصمم می‌سازد.
 

۲) هرگز رهایش نمی‌کنم:بی‌شک هیچ فردی نمی‌تواند همواره در انجام امور مورد نظر موفقیت و کامیابی را در مرحله نخست و اولین آزمایش تجربه کند پس اعتقاد به جمله «هرگز رهایش نمی‌کنم» می‌تواند سرآغاز محکمی برای بازگشت به چرخه تلاش و آزمایش دوباره امور باشد.
 

۳) از دیگران یاد می‌گیرم:این یادگیری می‌تواند شامل ۲ بخش عمده باشد؛ نخست یادگیری و به‌نوعی عبرت از خطاهای دیگران و دوم یادگیری و الگوبرداری از موفقیت‌های آنان. چه‌بسا در گوشه‌گوشه شکست آنها نکات راهنما‌گونه‌ای برای رهنمون ساختن شما به سوی موفقیت وجود داشته باشد. الگوبرداری از موفقیت آنها نیز می‌تواند سوق‌دهنده شما به سکوهای برتر زندگی تلقی شود.
 

۴) می‌پذیرم که اشتباهاتی داشته‌ام:
خیلی جالب است وقتی قبول می‌کنید که اشتباهاتی در زندگی داشته‌اید. بیشتر از هرکسی به خود کمک کرده‌اید که در کمترین مدت قدم در راه اصلاح اشتباهات و رسیدن به کامیابی بردارید.
 
چه‌بسا مقاومت بتواند کامیابی شما را به تاخیر بیندازد.

در عرض 7 دقیقه نظر دیگران را نسبت به خود تغییر دهید

در عرض 7 دقیقه نظر دیگران را نسبت به خود تغییر دهید

در عرض 7 دقیقه نظر دیگران را نسبت به خود تغییر دهید
7 دقیقه بعدی را با ما باشید تا به شما آموزش دهیم که چگونه می توانید نظر دیگران را به صورت دلخواه نسبت به خودتان تغییر دهید.
 
آیا می دانید دیگران در مورد شما چه فکری می کنند؟آیا می توانید روی تصور دیگران نسبت به خودتان تاثیر مثبت یا منفی بگذارید؟ البته که می توانید! اگر می خواهید تاثیر مثبتی بر روی درک فردی دیگران از خودتان بگذارید 7 دقیقه بعدی را با ما باشید تا به شما آموزش دهیم که چگونه می توانید نظر دیگران را به صورت دلخواه نسبت به خودتان تغییر دهید.
 
یک کاغذ و قلم بردارید و لیست تمام صفاتی را که در خود پیدا می کنید بر روی آن یادداشت نمایید. در این لیست باید هم خصوصیات منفی خود را ذکر کنید و هم ویژگی های مثبت. حتی الامکان سعی کنید تمام خصوصیات اخلاقی خود را در آن بگنجانید و از زوایا مختلف شخصیت خود را تحلیل و بررسی کنید... صاحب کار و تجارت، مدیر، کارمند، والدین، خواهر و برادر، فرزند، دوستان، همکاران ... همه چیز.
حالا فهرست مورد نظر را یکبار دیگر از بالا به پایین بخوانید. آیا خصیصه دیگری به ذهنتان می رسد که بخواهید به انتهای لیست خود اضافه کنید؟به اعماق وجود خود نگاهی بیندازید و 5 مشخصه دیگر را هم اضافه کنید، مشکلی نیست، ما صبر می کنیم؛
 
حالا روی خصوصیات منفی خط بکشید و فقط مثبت ها را نگه دارید.
 
در این قسمت با استفاده از تمام خصوصیات مثبت یک بیوگرافی کامل در مورد خودتان بنویسید. خجالت را کنار بگذارید! کسی متوجه نمی شود.
 
در اینجا یک مثال را برایتان مطرح می کنیم که انجام این کار برایتان آسانتر شود....من به عنوان یک کارمند فروش فکر می کنم فرد سخت کوش و قابل اعتمادی هستم. سعی می کنم روزانه برای پیشبرد کارها تلاش کنم و تمرکز خود را بر روی اهدافم معطوف می نمایم. فکر می کنم همسر مناسبی هستم، فرزندانم علاقه بسیار زیادی به من دارند و بهترین دوست برای همه هستم. اصولاً اطرافیانم زمانیکه بخواهند کاری را انجام دهند پیش از آن، با من مشورت می کنند چراکه فردی مصمم و فکور هستم و حامی و پشتیبان خوبی قلمداد می شوم.
 
متوجه شدید؟
خوب، شروع کنید! من به شما قول می دهم که هیچ کس متوجه نمی شود. یک صفحه پر از خصوصیات مثبت خود تهیه کنید. من به شما قول می دهم که این کار چیزی حدود 7 دقیقه بیشتر طول نکشد.
 
تمام شد؟ خوب حالا یکبار آنرا با صدای بلند برای خود بخوانید. چطور است؟آیا این خصوصیات فردی نیست که شما علاقه دارید با او آشنا شوید؟ از این مهم تر این خصوصیات فردی نیست که دوست دارید دیگران در زمان آشنایی با شما تصور کنند؟
 
این نوشته افکار درونی شماست، همان چیزی است که انتظار دارید دیگران در زمان ملاقات با شما از آن اطلاع پیدا کنند. حالا فرصت دارید تا کاری کنید که دیگران دقیقاً یک چنین برداشتی از شما داشته باشند.
 
برای آنکه این اعتماد به نفس را پیدا کنیم که شخصیت واقعی خود را در برخورد با دیگران به معرض نمایش بگذاریم، ابتدا باید ببینیم که نظر شخصی خودمان در مورد اخلاق و روحیاتمان چیست. توجه داشته باشید که تنها باید خصوصیاتی را روی کاغذ بیاورید که تصور می کنید واقعاً در مورد شما صحت دارند.
انجام این عمل به شما کمک می کند که شخصیت واقعی خود را بهتر بشناسید و گام هایی را در جهت ارتقا و اعتلای شخصیتی خود بردارید. با این روش می توانید سعی کنید که هر روز بهترین فردی باشید که می توانید!
با بررسی دقیق لیستی که تهیه کرده اید می توانید به نتایج زیادی در مورد خود دست پیدا کنید. به راحتی متوجه خواهید شد که چرا انجام برخی کارها برایتان ساده و برخی دیگر دشوار است، چه چیز شما را تشویق کرده و چه چیز انگیزه را از شما سلب می کند، چرا نسبت به انجام برخی مسائل گرایش بیشتری دارید و چرا از مواجهه با برخی رویدادها خودداری می کنید و نهایتاً درک صحیحی از نقاط ضعف و قوت خود پیدا می کنید.